Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-04@15:24:13 GMT

زندگینامه: سوفیا لورن (۱۹۳۴-)

تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۸۲۷۱۶۷

زندگینامه: سوفیا لورن (۱۹۳۴-)

به گزارش همشهری آنلاین،  سوفیا لورن با نام اصلی سوفیا ویلانی شیکولونه زادهٔ ۲۰ سپتامبر ۱۹۳۴ در رم،   بازیگر ایتالیایی برندهٔ جایزه اسکار و ستارهٔ سال‌های طلایی سینمای ایتالیا و هالیوود است.  پدرش مهندس و مادرش بازیگر و آموزگار پیانو بود.  زندگی پیش رو محصول ۲۰۲۰ آخرین فیلم سوفیا لورن است که از شبکه نتفلیکس پخش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لورن را به عنوان مشهورترین بازیگر ایتالیایی می‌شناسند. وی علاوه بر برنده شدن جایزه اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان برای فیلم دو زن، یک جایزه گرمی، پنج جایزه گلدن گلوب، یک جایزه بفتا را نیز برنده شده‌است. از فیلم‌های معروف وی می‌توان به دو زن (۱۹۶۰)، دیروز، امروز، فردا، ازدواج به سبک ایتالیایی (۱۹۶۴) و یک روز بخصوص (۱۹۷۷) اشاره کرد.  

شهرت بین‌المللی

نتیجه یک نظر خواهی در ایتالیا می‌گوید مردم ایتالیا بیشتر از هر نقش دیگر سوفیا لورن، بازی او را در برابر مارچلو ماستریانی در فیلم دیروز، امروز، فردا ساخته ویتوریو دسیکا را دوست دارنداین فیلم با همین نام در زمان خود در ایران نیز با استقبال بسیار روبرو شد. لورن قراردادی که با استودیو پارامونت بست به شهرت جهانی دست یافت از جمله فیلم‌های وی در این دوره را می‌توان «غرور و شهوت، هوس زیر درخت‌های نارون، قایق خانگی، ثعلب سیاه و زن اونجوری» را نام برد. وی از جمله هنر پیشگانی است که این حرفه را از صفر شروع کرد و در نتیجهٔ تلاش بسیار، مقام ممتازی به دست آورد؛ و در سال ۱۹۶۱ فیلم مشهور ال سید را بازی کرد.

لورن توانایی بازیگری وسیعی حتی در حوزه کمدی داشت به ویژه در پروژه‌های ایتالیایی، که می‌توانست به راحتی افکار خود را ابراز کند هر چند در یادگیری زبان انگلیسی هم به خوبی پیشرفت داشت، جایزه اسکاری که بدست آورده اولین جایزه مهم اسکار برای یک بازیگر زن غیر انگلیسی زبان بود. لورن یکی از مشهورترین بازیگران زن جهان بود و هم‌زمان به بازی در فیلم‌های آمریکایی و اروپایی مشغول بود و با بزرگ‌ترین ستارگان مرد سینما کار می‌کرد. در سال ۱۹۶۴ با بازی در فیلم سقوط امپراتوری رم و دریافت دستمزد یک میلیون دلاری بازی اش را کامل کرد. فعالیت لورن پس از مادر شدنش کاهش یافت و در ۴۰ و ۵۰ سالگی در فیلم‌های همچون سفر و روز خاص بازی کرد. در دهه ۶۰ در انتخاب فیلم‌ها وسواس بیشتری به خرج می‌داد در سال ۱۹۹۱ به خاطر خدماتش به سینمای جهان اسکار افتخاری دریافت کرد و به عنوان یکی از گنجینه‌های سینمای جهان معرفی شد.  زندگی پیش رو محصول ۲۰۲۰ آخرین فیلم سوفیا لورن است که از شبکه نتفلیکس پخش شد.

ازدواج و زندگی شخصی

سوفیا و کارلو پنتی ۹ آوریل ۱۹۶۶ با هم ازدواج کردند و صاحب دو پسر به نام‌های کارلو و ادواردو شدند.  لورن یک معتقد به کلیسای کاتولیک است.  او در مورد خودش گفته‌است: «من ایتالیایی نیستم، من ناپلی هستم و این چیز دیگری است.»

زندگی مشترک سوفیا لورن با کارلو پونتی تا زمان مرگ پونتی در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۰۷ به خاطر عوارض ریوی ادامه داشت. وقتی از او در نوامبر ۲۰۰۹ پرسیدند که آیا احتمال دارد او دوباره ازدواج کند؟ پاسخ داد که: نه، دوباره هرگز، غیرممکن است که کس دیگری را دوست داشته باشد.

عروس‌های او ساشا الکساندر و آندرا مس زاروس هستند.  او چهار نوه دارد: لوچیا سوفیا پونتی (متولد ۱۲ می ۲۰۰۶) ویتوریو لئونه پونتی (متولد ۳ آوریل ۲۰۰۷)، لئوناردو فورتوناتو پونتی (متولد ۲۰ دسامبر ۲۰۱۰) و بئاتریس لارا پونتی (متولد ۱۵ مارس ۲۰۱۲).

فیلم‌شناسی

با مارچلو ماسترویانی ۱۹۵۰    شش همسر باربابلو     ۱۹۵۰    توتو تارزان   ۱۹۵۰    رای        ۱۹۵۰    قلب‌ها در دریا         ۱۹۵۰    من کاپاتاز هستم    ۱۹۵۱    جذام سفید    ۱۹۵۱    میلیاردر میلان   ۱۹۵۱    شعبده بازی زوری ۱۹۵۱    کجا می‌روی     ۱۹۵۱    خودش است!.... بله! بله!     ۱۹۵۱    آنا   ۱۹۵۱    صاحب بخار    ۱۹۵۱    روشنایی‌های واریته       ۱۹۵۲    رؤیای زورو       ۱۹۵۲    و نواگر می‌آید     ۱۹۵۲    محبوب    لئونورا     ۱۹۵۳    یکشنبه عامیانه خوب    ۱۹۵۳    زائران عشق         با کری گرانت

۱۹۵۳    دختران خطرناک هستند         ۱۹۵۳    دو شب با کلئوپاترا   ۱۹۵۳    تعطیلات مردم خوب   ۱۹۵۳    آفریقا زیر دریا   ۱۹۵۳    یک دختر فوق‌العاده   ۱۹۵۴    چرخ و فلک ناپل    ۱۹۵۴    یک روز در دادگاه     ۱۹۵۴    آناتومی عشق   ۱۹۵۴    یک بخش از زندگی         ۱۹۵۴    کشور زنگ‌ها   ۱۹۵۴    حیف که او بدذات است    ۱۹۵۴    فقر و نجابت    ۱۹۵۴    آتیلا    ۱۹۵۴    آیدا   ۱۹۵۵    دختر رودخانه   ۱۹۵۵    طلای ناپل   ۱۹۵۵    نشان ونوس     ۱۹۵۵    همسر زیبای میلر    ۱۹۵۵    نان، عشق و …     ۱۹۵۶    خوش شانسی به خاطر زن بودن   ۱۹۵۷    غرور و تعصب   ۱۹۵۷    افسانه گمشده     ۱۹۵۷    سایه‌های روی دریا     ۱۹۵۸    هوس زیر درختان نارون     ۱۹۵۸    کلید    ۱۹۵۸    ثعلب سیاه     ۱۹۵۸    خانه قایقی   ۱۹۵۹    اون جور زن    ۱۹۶۰    دو زن    سزیرا    ۱۹۶۰    در ناپل شروع شد  ۱۹۶۰    یک دم رسوایی     ۱۹۶۰    شیطان در لباس تنگ صورتی    ۱۹۶۰    میلیونر    اپیفانیا     ۱۹۶۱    ال سید    خیمنا     ۱۹۶۱    مادام    کاترین     ۱۹۶۲    بوکاچو ۷۰  ۱۹۶۲    پنج مایل مانده به نیمه‌شب   ۱۹۶۲    گوشه‌گیران آلتونا         ۱۹۶۳    دیروز، امروز، فردا   ۱۹۶۴    سقوط امپراتوری رم  ازدواج به سبک ایتالیایی   ۱۹۶۵    عملیات کراسبو    ۱۹۶۵    بانو ال    ۱۹۶۶    جودیت    ۱۹۶۶    نقش عربی   ۱۹۶۷    کنتسی از هنگ کنگ    ۱۹۶۷    بیشتر از یک معجزه    ۱۹۶۸    ارواح – به سبک ایتالیایی    ۱۹۷۰    گل آفتابگردان     ۱۹۷۱    بانوی آزادی     ۱۹۷۱    همسر کشیش     ۱۹۷۲    مردی از لا مانتا    ۱۹۷۳    سفید، قرمز و…    ۱۹۷۴    سفر   ۱۹۷۴    حکم   ۱۹۷۴    برخورد کوتاه      ۱۹۷۵    نوچه جنایتکار      ۱۹۷۶    گذرگاه کاساندرا     ۱۹۷۷    یک روز بخصوص   ۱۹۷۸    هدف برنجی   ۱۹۷۸    آنجلا    آنجلا     ۱۹۷۸    دشمنی خونین  ۱۹۷۹    قدرت آتش   ۱۹۸۰    سوفیا لورن: داستان زدگی خودش     ۱۹۸۴    شفق قطبی         ۱۹۸۶    شجاعت    ۱۹۸۸    زائر خوش شانس    ۱۹۸۹    فرار    ۱۹۹۰    شنبه، یکشنبه و دوشنبه ۱۹۹۴    آماده پوشیدن     ۱۹۹۵    پیرمردان ترشرو     ۱۹۹۷    آفتاب     ۲۰۰۱    فرانچسکا و نونسیاتا     ۲۰۰۲    در میان غریبه‌ها    ۲۰۰۴    بیش از حد عاشقانه     ۲۰۰۴    زندگی پرستاران  ۲۰۰۹    ناین     ۲۰۱۰    خانه من پر از آینه است ۲۰۱۱    ماشین‌ها ۲     ۲۰۱۳/۱۴    صدای انسان   ۲۰۲۰  زندگی پیش‌رو زندگی پیش رو ۲۰۲۰ . آخرین فیلم سوفیا لورن

جوایز و نامزدی‌ها

کد خبر 599497 برچسب‌ها زندگینامه سینمای جهان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: زندگینامه سینمای جهان زندگی پیش رو سوفیا لورن فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۲۷۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گربۀ محله مهم است

   عصر ایران؛ جمشید گیل - به تازگی یادداشتی در سایت عصر ایران به قلم جناب مهدی مالمیر منتشر شد با این تیتر: «آدم گرسنه اولویت دارد یا گربۀ محل؟!» (پنج‌شنبه، 6 اردیبهشت). تیتر یادداشت به خوبی گویای حرف نویسنده است. یعنی گربۀ محل اولویت ندارد. واژۀ "اولویت" در واقع مستمسکی است برای نفی حقوق حیوانات یا نفی نیکوکاری در حق حیوانات یا حیوان‌نوازی.

  نویسنده در یادداشتش نوشته که در پارکی در مرکز شهر، زوجی را دیده که "بسیار محترم به نظر می‌رسیدند" ولی از کنار مردی که "از وجناتش مشهود بود که از شمار کارتون‌خواب‌های شهر است"، اما به گربه‌ای که در آن نزدیکی بود، "چندین قطعه گوشت مرغ" دادند و گربه هم "با ولع مشغول بلعیدن قطعه‌های گوشت مرغ شد!"

  از ابتدا تا انتهای یادداشت جناب مالمیر داد می‌زند که او با غذا دادن به حیوانات مشکل دارد. اگر هم از سایر حیوانات نامی نمی‌برد و سوزنش گیر کرده است روی گربه‌های بیچارۀ شهر، دلیلش این است که سایر حیوانات تبدیل به "حیوانات شهری" نشده‌اند و مردم را در حال غذا دادن به آن‌ها نمی‌بیند.

  حیوان‌ستیزیِ نویسندۀ این یادداشتِ عجیب، البته دامن انسان‌ها را هم می‌گیرد. مثلا آن زوج تا وقتی که به آن گربه غذا نداده بودند "محترم به نظر می‌رسیدند"! این جمله معنایش این است که بعد از غذا دادن به گربه، معلوم شد که آن زوج محترم نیستند!

   سستی استدلال‌ها و لحن تمسخرآمیز آقای مالمیر، بعید است که هیچ یک از حامیان گربه‌ها را از کردۀ خود پشیمان کند. یعنی تقریبا با اطمینان می‌توان گفت که یادداشت مذکور، کنش کسی را مطابق بینش جناب مالمیر نخواهد کرد. با این حال ذکر چند نکته در نقد این یادداشت عجیب، ضروری است.

  یکم. کسانی که به گربه‌ها و سایر حیوانات شهر غذا می‌دهند یا آن‌ها را در صورت بیماری و آسیب‌دیدگی به بیمارستان می‌برند، مشغول انجام "کار داوطلبانه" هستند. کسی نمی‌تواند به دیگران بگوید «داوطلب انجام کاری شوید که من خوش دارم»!

  خوشبختانه غذا دادن به گربه‌های گرسنۀ شهر، که گاهی دو تا سه روز غذای درخوری نمی‌خورند، هنوز جرم‌انگاری نشده. تعداد حامیان گربه‌ها در سراسر شهر تهران (و سایر شهرها) آن قدرها زیاد نیست. ولی تعداد کسانی که مثل جناب مالمیر معتقدند آدم گرسنه به گربۀ محل اولویت دارد، خوشبختانه بسیار زیاد است.

  بنابراین این افراد هم می‌توانند مثل حامیان گربه‌ها آستین همت بالا بزنند و "کاری بکنند". اینکه بی‌عمل بنشینند و صرفا مشغول تحقیر و تمسخر حامیان گربه‌ها شوند، دردی از آدم‌های گرسنه دوا نمی‌شود.

  در حقیقت حرف افرادی نظیر آقای مالمیر این است که حامیان گربه‌ها باید با پول خودشان، کاری را انجام دهند که ما خوش داریم! البته همین تجویز هم نه از سر دلسوزی برای "آدم گرسنه"، بلکه محصول نفرت از "گربۀ محل" است.

  آدم‌های بی‌عمل معمولا اهل ایراد گرفتن به "اهل عمل" هستند. یعنی اگر از همین فردا دیگر هیچ کسی به گربه‌های شهر غذا ندهد و غذارسانی به افراد بی‌خانمان و کارتن‌خواب و ... باب شود، عده‌ای آدم بی‌عمل به همین کار هم ایراد می‌گیرند. مثلا می‌گویند چرا یک مشت گدای تنبل را که معلوم نیست چطور زندگی کرده‌اند که کارشان به بی‌خانمانی و کارتن‌خوابی کشیده، عادت می‌دهید به "غذا خوردن در ازای کار نکردن"؟ عیب‌جو همیشه چیزی برای گفتن و کوفتن بر سر این و آن پیدا می‌کند.

  دوم. آقای مالمیر نوشته است:

   «تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی‌رویۀ گربه‌ها و سگ‌های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد. ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان‌کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می‌تواند مشکلات چندی به بار آورد. تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

  واقعیت این است که رشد شهرنشینی در زندگی بشر متمدن، بالاترین مصداق "دخالت در گردش زیستی حیوانات" بوده. قسمت عمدۀ محدوده‌ای که امروز شهر تهران محسوب می‌شود، دویست یا صد سال قبل "بخشی از طبیعت" بود. در آن دوران سگ‌ها و گربه‌ها در واقع داشتند در طبیعت زندگی می‌کردند ولی ما به تدریج "طبیعت آن‌ها" را به "شهر خودمان" بدل کردیم.

  پس وقتی آقای مالمیر روی نیمکت پارک لاله لم داده و نگران است مبادا گربه‌ای زیر "ماشین" برود و صحنۀ دلخراشی برای کودکان پدید آید، یا در خانه‌اش مشغول تماشای تلویزیون یا چک کردن تلگرامش است، در واقع از آسایشی بهره‌مند است که با دخالت در زندگی طبیعی و گردش زیستی حیوانات پدید آمده.

  از نظر میلیون‌ها مالمیری که در این کشور زندگی می‌کنند، چنین دخالتی اگر به سود انسان باشد، اشکالی ندارد ولی اگر به سود گربه‌ها و سگ‌ها باشد، روا نیست! مبنای این حرف صرفا "قدرت" است. یعنی ما آدم‌ها قدرت بیشتری نسبت به حیوانات داریم؛ بنابراین باید فقط به فکر منافع "خودمان" باشیم! در حالی که نقطۀ عزیمت "اخلاق" چیزی نیست جز "عبور از خود به دیگری".

   اگر شهرنشینی لازم است (که لازم است)، و اگر شهرنشینی نشانۀ رشد تمدن است (که هست)، و اگر انسان متمدن اخلاقی‌تر از انسان نامتمدن است (که چنین است)، پس چرا گربه‌ها و سگ‌ها نباید از برکات تمدن انسانی ما بهره‌مند شوند؟ ولو در حد چند لقمه و گاهی هم خدمات پزشکی.

  عقیم کردن گربه‌ها و ساختن پناهگاه‌های متعدد برای آن‌ها، البته ضرورت دارد و اقداماتی خردمندانه است؛ ولی اینکه دغدغۀ حیواناتی را نداشته باشیم که به ناچار در شهرهایی زندگی می‌کنند که ساختۀ ما آدم‌ها هستند، نشانۀ نوعی درخودماندگی یا اوتیسم گروهی است. یعنی ما آدم‌ها چنان در نژاد و نوع خودمان گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم درد و رنج حیواناتی را که قبلا شهرنشین نبودند و به دست ما شهرنشین شدند، درک کنیم.

  از نشانه‌های این درخودماندگیِ گروهی، این جملۀ آقای مالمیر است: «تصادف این حیوانات با خودروها می‌تواند صحنه‌های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل‌های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر آلودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!»

ی  عنی تصادف گربه‌ها با خودروها، از این حیث اهمیت دارد که ممکن است دختر یا پسر آقای مالمیر با صحنۀ دلخراشی مواجه شود وگرنه جان و حق حیات آن گربه چندان هم مهم نیست. کاملا پیداست که مهدی مالمیر نمی‌تواند فراتر از "منافع انسان‌ها" به "مصائب زندگی گربه‌ها" بنگرد و بیاندیشد.

  او هر روزِ سال، آلودگی هوای تهران و آلودگی صوتی این شهر را تحمل می‌کند ولی حاضر نیست صدای نالۀ جفت‌خواهی گربه‌ها را در روزهای کم‌شماری از سال تحمل کند. این نگاه خودخواهانه، برخلاف ظاهر انسان‌گرایانه‌اش، عمیقا هم غیرانسانی است؛ چراکه انسان را در حد سگ و گرگ و شغال تنزل می‌دهد.

  در محیطی که گربه‌ها زندگی می‌کنند، اگر سر و کلۀ تعداد زیادی سگ و گرگ و شغال و روباه پیدا شود، اولین کار این حیوانات تازه‌وارد، گرفتن قمروی زیستی از گربه‌های نگون‌بخت است. برای دستۀ سگ‌ها یا گرگ‌ها، حق حیات گربه‌ها اهمیتی ندارد.

  البته بر سگ و گرگ عیبی نیست. آن‌ها صرفا بر حسب طبیعت خودشان عمل می‌کنند. ولی انسان موجودی است که می‌تواند با "فرهنگ" از طبیعت خودش فراتر رود و کارهایی را انجام دهد (یا انجام ندهد) که به حکم "طبیعت" باید انجام نمی‌داد (یا انجام می‌داد).    

  اساسا "تمدن" یعنی مهار "طبیعت". همین شهرنشینی با مهار طبیعت در زندگی بشر فراگیر شده. وگرنه انسان هنوز در غار زندگی می‌کرد. مهار سیل و زلزله، مصادیقی از مهار طبیعت‌اند. شکل‌گیری تمدن یا پر و بال گرفتن آن نیز بدون عبور از "وضع طبیعی" میسر نبود.

  خلاصه اینکه، ما انسان‌ها نباید در برابر سگ‌ها و گربه‌ها مثل سگ و گربه رفتار کنیم! اومانیسم را نباید با اگوئیسم (خودگرایی) -یکسان گرفت! انسان موجودی است که توان "فراتر رفتن از خودش" را دارد و دقیقا به همین علت جایگاه ویژه‌ای بر این سیاره بر این خاک پیدا کرده.

  اما این جایگاه ویژه مجوز بی رحمی در حق حیوانات نیست بلکه برعکس، در مجموع باید به سود "دیگران" (یعنی حیوانات) هم تمام شود. تجویز رفتار بیرحمانه با حیوانات، در واقع انسانیت‌زدایی از انسان است.

 دقیقا به همین دلیل امروزه پروژۀ تولید گوشت مصنوعی در دستور کار نهادهای علمی جوامع متمدن‌تر قرار گرفته است؛ چراکه تولید گوشت مصنوعی، از درد و رنج عظیمی که ما انسان‌ها بر حیوانات تحمیل کرده‌ایم می‌کاهد.

  جک لندن در رمان درخشان سپید دندان، دربارۀ وایدن اسکات که آخرین صاحب سگ-گرگی به نام سپید دندان بود، در توضبح رفتار مهربانانه و مسئولانۀ اسکات با آن سگ باهوش و مصیبت‌کشیده، نوشته است:

  «وایدن اسکات وقت خود را صرف این کرده بود که حیثیت سپیددندان را بازگرداند و یا به عبارت بهتر آبروی انسانیت را از گناهی که نسبت به آن حیوان کرده بود به جوی رفته باز آرد. این مسئله برای وایدن اسکات امری وجدانی بود؛ دِین شرافت بود؛ دِینی که انسان به حیوان داشت و باید ادا می‌شد.»

  سپیددندان درواقع نماد تمامی حیواناتی است که در طول تاریخ از دست ما انسان‌ها درد و رنج زیادی را تحمل کردند و به سختی زیستند و مظلومانه مردند یا کشته شدند. ما به حیوانات بدهکاریم و به قول جک لندن، باید در پی "اعادۀ حیثیت از نژاد بشر" باشیم.

  نظرات آقای مالمیر در خدمت تداوم حیوان‌ستیزی یا بیرحمی تاریخی ما نسبت به حیوانات است. چنین نظراتی قطعا آبروی انسانیت را به جوی رفته بازنمی‌آرد. فضیلت در ترک خودخواهی است نه در خودپرستیِ فردی یا گروهی. به قول شاملو: انسان دشواریِ وظیفه است.

    

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پیامبر اسلام گربه‌ها را دوست می‌داشت اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟! شهرداری تهران و سگ‌ها و گربه‌ها

دیگر خبرها

  • با این ۸ روش طول عمرتان بیشتر می‌شود
  • روایت شاپور بختیار از سبک زندگی امام خمینی
  • زن ها در ۷۵ هزار سال پیش این شکلی بودند! |‌ عکس | این زن در کوه های زاگرس زندگی کرده است
  • گریه تلخ پیرمرد پس از نابودی زندگی‌اش در آتش سوزی امامزاده ابراهیم
  • گریه تلخ پیرمرد پس از زندگی‌اش در آتش سوزی امامزاده ابراهیم
  • رونمایی از کتاب هزار و چهارصد و خیلی زود در شیراز
  • معلمان شمع فروزان راه زندگی
  • زن، زندگی، آزادی به سبک آمریکایی‌ها + فیلم
  • افزایش ۶ سال به طول عمر با این سبک زندگی
  • گربۀ محله مهم است